شب چهارم - Uncut Gems - امتیاز 7/10
نقل است مسلمانی روزی گاوی پیر و فرتوتی داشت و قصد فروش را کرد. نهایتا گاو را به یک یهودی به قیمت 100 سکه فروخت، و همان روز یهودی گاو را به قیمت دویست سکه به همان مسلمان فروخت. این میان فقط یهودی سه ساعت (1 ساعت قبل و 2 ساعت بعد خرید گاو ) حرف زد.
گویا کارگردان نشسته یک فرهنگ ضرب المثل های یهودی گذاشته جلویش و فیلم و ساخته و دست آخر فقط و فقط در دو ثانیه همه کوهی را که ساخته منفجر میکند. و بهش میخندد. ولی شوخی اش اصلا خنده دار نیست. دست کم من خوشم نیومد.
فرهنگ یهودیان در مسائل مالی، هوش معامله گری و رندی و هدفمندی شان انتخاب هوشمندانه است.خاصیت الماس های تراش نخورده همین بود.
یک جواهر فروش شارلاتان میبینی که همه زندگی اش را گُه برداشته است. با همسرش در آستانه جدایی است، دوست دخترش با بقیه لاس میزند(البته به نظر دوستش دارد)، طلبکارهایش همه جا خفت اش میکنند. کتک اش میزنند. جلوی زن و جامعه تحقیرش میکنند. ولی همین آدم قدرت ریسک وحشتناکی دارد. همه درآمدش یا عاریه هایش را شرط می بندد. شرط هایش برنده میشوند و این هیجانش به او زندگی می دهد. شیتیل میلیون دلاری میدهد یک الماس ندیده از اتیوپی برایش بپیچانند و بیاورند. تا بزرگترین معامله زندگی اش را انجام دهد. با آدم های بزرگ و خطرناک بازی میکند. ساختار هیجان انگیزی دارد. اما بخشی از فیلم را بخاطر دیالوگ های رگباری و عدم درک این حجم از نقدینگی نفهمیدم. بنظرم طبیعی بود. پس اینکه نمره imdbاش بالاتر از نمره ای است که من بهش میدهم جای تعجب ندارد.
بازی آدام سندلر در نقش جواره فروش خوب بود ولی با تصور من از یهودی های اینکاره فرق عظیمی داشت. برای من یهودی پولدار آن رفیق شخصیت اصلی در حراجی فروش الماس اش بود. افتاده و کم سر و صدا ولی پر مایه و بسیار محافظه کار
امیدوارم شما دست کم بیشتر از فیلم خوشتان بیایید. برای یک بار دیدن هم توصیه میکنم.
درباره این سایت